اول و آخر یار
مروری بر روش نگاشتن دفاتر یاری :
از قرار معلوم ، دفتر حقیقت در دوره سلطان سهاک ( صحاک ) آشکار و روشن گردیده است . زیرا که ظهور کل و اعظم ترین دوره ی حقیقت ، که " یاری " آشکار گردید ، مربوط به دوره سلطان سهاک میباشد . در این دوره هفتن ذاتا در صفات پاک بوده اند . در دوره سلطان سهاک تمامی دوره ها ، از ازل تا آخر دنیا ... خود را در برابر جم حقیقت بازیابی مجدد نموده اند و به گذشته و آینده خود واقف گشته اند .
دفتردار حقیقت ، پیرموسی هم باطنا و هم در ظاهر این وقایع و برنامه ها را به رشته تحریر درآورده و در دفتر ثبت و جاری نموده است .
کلام میفرماید : کلام اوسر هیشتاو ویره
پیرموسی میفرماید : پیرموسی نان دفترم و دستا
کلام میفرماید : دفتر و موسی ناز و یادگار
دفتر میفرماید : پیرموسی وزیر و دفتردار کرد
دفتر میفرماید : دفترش و دست موسی وزیره
نگارش دفترحقیقت ، از ظهور سلطان سهاک تا انتهای دوره بابایادگار تقریبا به صورت ممتد ادامه داشته و یارسانیان و طالبان حق ، در این مدت از دفتر فیض و بهره برده اند . اما از این به بعد به دلایل فراوان از جمله سردی زمانه و تحت تعقیب بودن یاران توسط دشمنان یارسان ، نگارش دفتر حقیقت در خفا و به صورت پنهانی انجام گرفته است . و خوشه چینان حقیقت با درک اوضاع جامعه آن روزی و بار مسئولیتی که بر عهده داشته اند دفتر حقیقت را سینه به سینه انتقال داده اند و با این کار خویش این خزانه گران بها و متاع بی قیمت را به نسل های بعدی تحویل داده اند .
ادامه دارد ...
سیر تفکر فلسفی آیین یاری و اندیشه یارَسانی
دادن چشم اندازی از سیر تفکری فلسفی آیین یاری و تحلیل ولو عام و اجمالی از این سیر، در یک بررسی کوتاه، کاری است دشوار . جامعه یارسان جامعه ایست کهن سال و پر از اسرار و ناگفته ها ... و این جامعه طی عمر دراز و پر آشوب خویش، ای چه بس فراز و نشیبها که پیموده و رنگها که
پذیرفتهاست ... قدر مسلم اینکه برای دست یابی اصولی و واقعی به
فلسفه آیین یاری و یارسان ، هنوز در ابتدای این جاده دراز ایستادهایم.
روشن است که آیین یاری و یارسان در عصر محدودیتهای ملی و منطقه ای و درست زمانی ظهور خود را آشکارا ؛ اعلام نموده ... که اسلام به گسترش خود ادامه میداده و بر این امر اصرار شدیدی داشته است . و با هر نوع مخالفی با منطق زور و شمشیر مبارزه مینموده است . اما در این دوران آیین یاری و یارسان بر اساس اسرار و رموز جهان بینی و اهداف وجودی خویش به طور آشکارا اعلام موجودیت مینماید جائیکه اسلام داعیه ی جهانی شدن را دارد . و اعلان و نام بردن از آیینی نو و تازه و ماندگار ماندن آن تاکنون چیزی به مثابه معجزه است تا یک مبارزه تمام عیار ...؟؟؟
هر فرهنگی و از آن جمله فرهنگ یاری و یارسان دارای عناصر مشترک با فرهنگهای دیگر است، از آنها فیض گرفته، به آنها فیض داده، از آنها متأثر شده و در آنها تأثیر بخشیدهاست. این خصیصه اختلاطی، خصیصه فرهنگ انسانی در همه اکناف زمین است. پس ما ( یارسان) بر اساس اصل دونادون و به سبب این خصیصه اختلاطی شاید بیشترین مشترکات مان با دین اسلام باشد و خصوصی تر آنکه با شیعه علوی مرزهای مشترک فراوانی داشته و داریم . . .
در درون این جامعه وسیع و نسبتاً متحرک که به صورت آشکار و عیان از قرن ۳ آغاز و با ظهور دوره حیدری ( آسید براکه گوران ) در دالاهوی مقدس به اوج کمال خود رسیدهاست ، عالیترین و گران بهاترین بخش میراث فلسفی و علمی و ادبی ما ( جهان بینی و ایدئولوژی آیین یاری ) پدیدآمدهاست . هر چند که بر اساس اصل دونادون در آیین یاری و یارسان ... این امر موجب شدهاست که گاه ارثیه فلسفی، ادبی و علمی و هنری ما چنان با میراث دینی و مذهبی برخی دیگر از خلقهای همسایه در آمیزد که دعوی انحصار و مالکیت مطلق ناچار کار را به سفسطه در واقعیت تاریخی میکشاند و هیچ گناهی نیز در جهان از سفسطه در واقعیت و زشت و زیبا ساختن عینیت تاریخی بالاتر نیست. گذشت زمان دروغ پردازی و رنگ آمیزی جاعلین و سفسطه گران تاریخ را بی پروا بر ملا میسازد. ( تفکر و پژوهشهایی که آیین یاری و یارسان را زیر مجموعه سایر ادیان و یا سایر مکاتب دیگر می پندارند . ) ضمن اینکه به خاطر داشته باشیم ، فرهنگ فلسفی یاری و یارسان و مجموعه اصول و ارکان آن ، مولفین فراوانی از اقوام و خلقهای گوناگون دارد که برخی از آنها اکنون در آن سوی مرزهای کشور ما (ایران ) زندگی میکنند و به صورت اقوام و ملتهای جداگانه و مستقل در آمدهاند. که بسی بایسته است که تعلق این فرهنگ فلسفی را بدان خلقها که در ایجاد و بسط و نمو آن شریک بودهاند، بی اندک تعصب جاهلانه تصدیق کرد و از آن جا که مردم یارسان ایران و این مردم طی قرون متمادی با هم میزیسته و با هم میآفریدهاند، اکنون که سرنوشت هر یک به شکلی دیگر صورت پذیرفته، سزا نیست ارثیه مشترک پارینه، کودکانه بدین سو و آن سو کشیده شود و سهم یکدیگر را در آفرینش فراموش کنیم. باید کوشید که در عین حفظ غرور منطقی و تصریح حدود و ثغور فرهنگ و تاریخ آیین خود، از تعصب خام و افق تنگ محترز باشیم و به واقعیت تاریخی بی مشاطه گری گردن نهیم و حقیقت عینی را از ملاحظات گذرا و اغراض و شهوات ناسالم والاتر شمریم.
کیفیت دیگری که تدوین تاریخ فلسفه یاری و یارسان در ایران را به امری سودمند و ضرور بدل میکند ، دادن پاسخ مستدل به اندیشه ارتجاعی «مرکزیت معنوی اسلام » است که تنها این دین را سرچشمه فیضانات معنوی میپندارد و درخشش سایر فرهنگها و ایدئولوژی ها را از جمله ( آیین یاری ) و یارسان برایش حکم سم دارد و قادر به تحمل آن نیست . و ناگزیر به محو و نابودی آنها همت می گمارد . بررسی حقیقی و ناب و منهای خرافات و بدعتهای نوین وکینه توزانه جهان بینی و ایدئولوژی و فرهنگ فلسفی یاری و یارسان ـ چنان که در این گفتار نیز بدان اشاره خواهد رفت - نشان میدهد که آیین یاری و یارسان خود کان و معدن تمامی ادیان و فرهنگها از ازل تا ظهور دین اسلام بوده و تمامی فرهنگها از آن بهره گرفتهاند و بواسطه اسرار هستی و خلقت که در دفاتر یاری موجودند ظهور یاری و یارسان به صورت آشکارا ... بایستی بعد از ختم نبوت به وقوع می پیوست و به تعویق افتاده است ، و ظهور سایر ادیان ، مراتبی گوناگون از بازار آفرینش و فلسفه خلقت بوده اند تا که انسان بتواند در گردش دونادون در جسمها و قالبهای مختلف و سیر بسوی کمال حقیقی یکایک این مراتب و منازل را درنوردد و مسیر خود را برای رسیدن به عالیترین مقام بشری یعنی انسان کامل (انسان خدایی ) در حوزه یاری و یارسانی به ثبوت رساند (شریعت – طریقت – معرفت – حقیقت ) ... چنانکه میتوانیم درک کنیم که در باطن و پشت پرده اسرار و رموز تمامی ادیان ( 72گروه مذهب) ... پیشوایان و رهبران یاری حاضر و ناظر امور بوده اند ...( البته با نامها و تجلی های مختلف ) و راه و مسیر را برای ظهور اکمل و اعظم یعنی دوره ی پردیوری ( ظهور یاری و یارسان ) آماده نموده اند و این امر برابر بیعت و میثاق نامه روز ازل خداوند با یارانش (بیاوبس ازلی) میباشد که در ادامه این بحث به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
کیفیت دیگری که تدوین تاریخ فلسفه یاری و یارسان در ایران را به امری سودمند و ضرور بدل میکند ، دادن پاسخ مستدل به اندیشه ارتجاعی «مرکزیت معنوی اسلام » است که تنها این دین را سرچشمه فیضانات معنوی میپندارد و درخشش سایر فرهنگها و ایدئولوژی ها را از جمله ( آیین یاری ) و یارسان برایش حکم سم دارد و قادر به تحمل آن نیست . و ناگزیر به محو و نابودی آنها همت می گمارد . بررسی حقیقی و ناب و منهای خرافات و بدعتهای نوین وکینه توزانه جهان بینی و ایدئولوژی و فرهنگ فلسفی یاری و یارسان ـ چنان که در این گفتار نیز بدان اشاره خواهد رفت - نشان میدهد که آیین یاری و یارسان خود کان و معدن تمامی ادیان و فرهنگها از ازل تا ظهور دین اسلام بوده و تمامی فرهنگها از آن بهره گرفتهاند و بواسطه اسرار هستی و خلقت که در دفاتر یاری موجودند ظهور یاری و یارسان به صورت آشکارا ... بایستی بعد از ختم نبوت به وقوع می پیوست و به تعویق افتاده است ، و ظهور سایر ادیان ، مراتبی گوناگون از بازار آفرینش و فلسفه خلقت بوده اند تا که انسان بتواند در گردش دونادون در جسمها و قالبهای مختلف و سیر بسوی کمال حقیقی یکایک این مراتب و منازل را درنوردد و مسیر خود را برای رسیدن به عالیترین مقام بشری یعنی انسان کامل (انسان خدایی ) در حوزه یاری و یارسانی به ثبوت رساند (شریعت – طریقت – معرفت – حقیقت ) ... چنانکه میتوانیم درک کنیم که در باطن و پشت پرده اسرار و رموز تمامی ادیان ( 72گروه مذهب) ... پیشوایان و رهبران یاری حاضر و ناظر امور بوده اند ...( البته با نامها و تجلی های مختلف ) و راه و مسیر را برای ظهور اکمل و اعظم یعنی دوره ی پردیوری ( ظهور یاری و یارسان ) آماده نموده اند و این امر برابر بیعت و میثاق نامه روز ازل خداوند با یارانش (بیاوبس ازلی) میباشد که در ادامه این بحث به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
سیر تفکر فلسفی یاری و یارسانی در دوران پیش از اسلام عرصه زمانی پهناوری را ( حداقل از آغاز خلقت آدم و سپس پیدایش و بسط جهان بینی زرتشتی و سایر عقاید ، شاید در اواخر دوران مادها و آغاز هخامنشیان) تا غلبه اعراب را در بر میگیرد. در این دوران طویل که متأسفانه اطلاعات ما درباره حیات معنوی آن به اندازه کافی رسا نیست و حتی از مدارک موجود نیز استفاده جامع برای روشن کردن زندگی معنوی و عقلی این دوران نشده است ( که این وظیفه روشنفکران و کلام خوان های یارسانی را در این عصر سنگین نموده است ) .
به نظر اینجانب با ظهور آیین یاری و یارسان حربه معنوی قیام مردم ایران علیه سلطه عرب و بسط اسلام جان تازه ای گرفته است . و مقاومت و ماندگاری آن به اندیشه مدرن و حق مداری این آیین وابسته است که از لحاظ توجه ویژه به حقوق انسان و اجتماعات انسانی و جامعه مدنی بی نظیر ترین اندیشه ها را به همراه دارد .
هر چند نباید فراموش کنیم که :
رابطه معنوی آیین یاری و یارسان با دین اسلام ( به عنوان آخرین دین )بسیار است و تأثیر اندیشه های یاری و یارسانی و شیعه اسلام در زندگی معنوی مردم ایران از تأثیر سایر اندیشه ها به مراتب بیش تر است . این هم به خاطر نزدیکی زمانی و حتی مکانی ظهور آشکار آیین یاری به دین اسلام بوده است .
تعیین مرزهای حیات معنوی آیین یاری و یارسان کار و اندیشه ای عبث و پوچ است زیرا که بر اساس اصل دونادون تمامی 72 آیین تا ظهور یارسان به صورت آشکار ؛ زاییده ی تفکر مقدس و مدرن هفتن است ... که مجموعه و جم ی بی نظیر از لحاظ دانایی و دانش و آگاهی بوده و هستند و خواهند بود . با ظهور آیین یاری و یارسان در قرن 7 هجری توسط سلطان سهاک و مبارزه ایشان و یارانش در نشر و اشاعه اندیشه خرد جمعی و یاری در ایران عملا ایرانیان استقلال خود را در برابر تسلط عرب و اسلام در اطراف و اکناف کشور به دست آوردند و ایران مرکز رستاخیز معنوی بزرگی شد .
ولی سیر فلسفه و تفکر اجتماعی یارسان در دوران پس از اسلام به مراتب روشن تر است و در این مورد تلی از اسناد و مدارک و منابع اولیه وجود دارد و به علاوه مسائل یا طرح گردیده و یا حتی کمابیش به نحو رضایت بخشی حل شدهاست لذا میتوان در این باره به ذکر برخی نکات اکتفا کرد
بهترین طریقه حل وظیفه بزرگ و بغرنج نگارش تاریخ تفکر فلسفه آیین یاری و یارسان در ایران، نگارش تدریجی، ایجاد تک نگاریهای جداگانه، بررسیهای تدریجی منابع اولیه، رجال، ادوار، مکاتب و جریانات فکری جدا جداست تا پس از گرد آمدن به اندازه کافی مدارک تحلیلی، به اندازه کافی استنتاج و روشن شدن منظره، این تاریخ چنان که در خورد محتوی غنی آن است فراهم گردد. که وظیفه ای بس خطیر و واجب برای آینده یارسانیان میباشد .
سیر تفکر یارسانی در کشور ما نشان میدهد که مردمی که در محدوده ظهور
این جهان بینی و تفکر میزیستهاند و به آن ایمان و باور داشتند به نوبه خود
نبردی کردند که هرگز آسان و هموار نبوده است. دهها تن از متفکرین در این راه سر خود را نهادند و جان خود را باختند. جمعی دیگر بلایای بسیار و مصائب دشواری را به خاطر عقاید خویش متحمل شدند. که اینهمه از خودگذشتگی و عشق به تفکر و اندیشه ی یاری نیاکانمان ؛ باز وظیفه ما را در این عصر سنگین و سنگین تر
مینماید ...
پژوهشی : از دکتر کرمی